به گزارش مشرق، بعد از بازیهای آسیایی اینچئون در سال 2014 خبر ازدواج ملیپوش قایقرانی با قهرمان ووشوی جهان رسانهای شد و اسفندماه 93 مهسا جاور و محسن محمد سیفی عقد کردند تا جدیدترین زوج ورزشی ایران لقب بگیرند. در واقع بازیهای آسیایی اینچئون و همچنین گوانگجو پیوند دهنده این دو بوده است.
محسن محمد سیفی ووشوکار تیم ملی ایران با همت مثال زدنی خود تمام افتخارات ووشو را به دست آورده و مطمئنا اگر این رشته در المپیک هم حاضر بود او مدال این بازی ها را هم به دست میآورد. تمامی این افتخارات در حالی به دست آمده که شرایط برای سیفی بر وفق مراد نبوده و با سختی به این اهدافش رسیده است.
او ثابت کرد که با تلاش می توان به چیز های ارزشمندی رسید. یکی از باارزشترین خواستههایی که او به آن رسیده همسرش است. ازدواج با مهسا جاور ملیپوش قایقرانی بانوان که مدال برنز بازی های آسیایی را کسب کرد به گفته سیفی یکی از خواستههای ارزشمندی بوده که با تلاش به آن رسیده است.
زندگی دو ورزشکار در کنار هم در نگاه اول سخت به نظر برسد اما از نگاه این زوج، ورزشکار بودن یکی از مهمترین ملاکهای ازدواجشان بوده است.
محسن محمد سیفی و مهسا جاور از آشنایی خود، نحوه ازدواجشان و البته تصمیمهای آینده صحبت کردند. مهسا جاور از استرس و نگرانیاش زمان مسابقه های سیفی گفت. صحبتها، شوخیها و البته تعریفهای جاور از سیفی نشانی از یک رزمی کار خشن نداشت و ثابت کرد که حضور در یک رشته رزمی ارتباطی به اخلاق یک ورزشکار ندارد.
اشکهای سیفی بعد از مدالهای پرشمارش و البته صحبتهایش درباره وابستگی به خانواده نشان داد که سیفی خارج از سکوی مبارزه تفاوت زیادی با سیفی زمان مبارزه دارد.
داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو میشناسم. قبل از بازیهای آسیایی گوانگجو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد میشناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازیهای آسیایی اینچئون شروع شد.
گفتوگوی با این زوج ورزشکار را در زیر میخوانید:
* ابتدا از خانم جاور شروع میکنیم که برای حضور در المپیک تلاش میکند. حدود 7 ماه تا آغاز بازیهای المپیک 2016 باقی مانده است. شرایط و اردوهای تیم ملی قایقرانی برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟
مهسا جاور: در حال حاضر در اردوهای کسب سهمیه المپیک هستم و اردیبهشت سال 95 مسابقههای کسب سهمیه المپیک شروع میشود. در دوماه آینده دو اردوی برون مرزی داریم. اردوی دوم را در تهران به تازگی به پایان رساندیم. در اردوی بعدی یک مسابقه انتخابی داریم که نفرات اعزامی به اردوی هلند مشخص میشوند. این اردو اول تا آخر بهمن برگزار میشود. به احتمال فراوان یک اردو هم در کیش داریم و بعد به تهران برمیگردیم. 4 فروردین به چین میرویم و بعد از یک ماه هم راهی کره جنوبی میشویم تا در مسابقه های کسب سهمیه المپیک شرکت کنیم.
محسن محمد سیفی: در تمام طول این مدت که مهسا در اردو است، من باید تنها باشم.
*آقای سیفی شما هم مسابقههای جهانی را پشت سر گذاشتید ، رقابتها چگونه بود؟
محسن محمد سیفی: خوشبختانه رقابتهای جهانی خیلی خوب بود. برای حضور در این رقابتها حدود سه ماه اردو داشتیم. یک مسابقه جام پارس هم برگزار شد و حتی تیم ملی چین هم به ایران آمد. بعد از آن ترکیب تیم برای رقابتهای جهانی مشخص شد و خداراشکر در لیست ووشوکاران اعزامی بودم و توانستم مدال طلای جهان را هم به دست بیاوریم.
* در این رقابتها هم روند قهرمانی های شما ادامه داشت.
محسن محمد سیفی: اصلا دیگر این مدال طلا به چشم نمیآید. باید یک بار ببازم ببینم شرایط چگونه است. الان دیگر کسی این مدال را تحویل نمیگیرد و برای همه عادی شده است.
* قطعا سیفی در هر مسابقه ای که شرکت میکند از او انتظار کسب بهترین نتیجه را دارند.
محسن محمد سیفی: قطعا من باید بیشتر تلاش کنم. هر وقت از مسابقه برمیگردم مدالی که گرفتم را واقعا فراموش میکنم. از همین رقابتها هم که برگشتم پس فردای آن روزی که رسیدم تمرین کردم و اصلا استراحت آنچنانی انجام ندادم چرا که باید برای تیم پارس جنوبی در لیگ مسابقه میدادم و قطعا کسی که میخواهد در آن رقابتها مسابقه بدهد با وجود اینکه شاید از لحاظ فنی از من پایینتر باشد ولی قطعا تمام تلاش خود را انجام میدهد که من را ببرد. به همین خاطر مجبورم خوب تمرین کنم و آمادگیام را حفظ کنم تا مشکلی پیش نیاید.
* روزی میرسد که شما رکورد کسب مدالهای طلای ووشوی جهان را بشکنید؟
محسن محمد سیفی: رکورد مدالهای طلای جهان در اختیار حمیدرضا قلی پور است ولی اگر مجموع مدالها(جهانی و بازیهای آسیایی) را بخواهیم در نظر بگیریم مدالهای من بیشتر است. برای من اصلا بحث رکورد مهم نیست اما مهمترین رقابتی که در ووشو برگزار میشود بازیهای آْسیایی است که من 2 طلا دارم. من تمام تلاشم را انجام میدهم تا زمانی که هستم خوب باشم و شرایط به گونه ای نباشد که من را به زور اعزام کنند و بگویند چون این عقبه خوبی دارد به رقابتها برود. اصلا این شرایط را دوست ندارم و می خواهم تا زمانی باشم که از نظر بدنی و ذهنی بتوانم به مدال طلا برسم. قطعا آخرین بازی که مدال طلا بگیرم بعد از آن دیگر مسابقه نمی دهم یعنی با طلا خداحافظی میکنم نه اینکه ببازم و بعد بروم.
*تا چه زمانی ووشو را به صورت حرفهای ادامه میدهید؟
محسن محمد سیفی: فکر میکنم نهایتا تا بازیهای آسیایی اندونزی ادامه بدهم و بعید میدانم بعد از آن هم باشم. واقعا همین الان هم انگیزه آنچنانی ندارم ،نه اینکه سیر شده باشم اما من به هر مدالی که در ووشو وجود دارد رسیدهام. زمانی هم که شرایط اردوها کمی متفاوت میشود انگیزه ام برای ادامه کم می شود. اگر محیط کاری خوب باشد و اذیت نشوم تا بازیهای آسیایی هستم.
* این رفتارهای نا مساعد به چه دلیل است؟
محسن محمد سیفی: کسانی که در اوج هستند و مدالهای زیادی میگیرند بیشتر در چشم هستند. این موضوع تبعاتی دارد و در اردوها اذیت میشوند. آنها مجبورند یک سری مسائل را تحمل کنند چرا که بقیه بچه هایی که به اردو میآیند به این پیشکسوتان نگاه میکنند و آنها را الگو قرار میدهند. به همین خاطر اوضاع کمی سخت است مخصوصا الان که متاهل شدهام شرایط سختتر است و تحمل تنهایی را ندارم. قبلا این طور نبود و واقعا من میتوانستم 12 ماه در اردو باشم و هیچ مشکلی نبود چرا که فقط خودم بودم اما الان سخت است چرا که دلتنگ میشوم.
* بسیاری از ووشوکاران و ورزشکاران در طول دوران قهرمانی خود فراز و نشیب زیادی دارند اما شما اینگونه نبودید.
محسن محمد سیفی: قبلا هم گفتم من هر زمانی که از مسابقهای برمی گردم و مدال میگیرم خیلی زود آن مدال را فراموش میکنم. گاهی اوقات بچه ها می گویند محسن تو تازه قهرمان شدهای بازهم تمرین میکنی؟ من هم در جواب می گویم که قهرمان بودم. زمانی که از سکو پایین میآیم همه چیز تمام میشود. هیچ وقت در باد مدالهایی که کسب کردم نخوابیدهام و هربار که از مسابقه برمی گردم حس میکنم وظیفه ام سنگین تر شده است. هر مدالی که می گیرم بیشتر به چشم میآیم و خیلی ها دوست دارند که من را شکست بدهند. نه اینکه من شخص خاصی باشم اما این را دوست دارند چون می خواهند خودشان دیده شوند. در مسابقه های لیگ یک نفر دو امتیاز از من گرفت و خیلی خوشحال بود حالا این را در نظر بگیرید که روزی بتواند من را شکست بدهد. به همین خاطر می گویم که وقتی از مسابقه ها برمی گردم بلافاصله تمرین میکنم. مهسا هم از نزدیک دیده که حتی اگر در زنجان باشم روزی دو جلسه تمرین را حتما دارم و این گونه نیست که تلاشی نکنم. می خواهم همیشه خوب باشم و همین باعث میشود در زمان شروع اردوها من با 80 درصد آمادگی حاضر باشم اما دیگران با 40 یا 50 درصد آمادگی میآیند.
محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت!
*خانم جاور وضعیت شما برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟
مهسا جاور: در مسابقههای آسیایی که اردیبهشت برگزار میشود فقط دو سهمیه در قایق تک نفره سنگین وزن و دو نفره سبک وزن به ما تعلق میگیرد. من در حال حاضر سنگین وزن هستم و نمیخواهم در سبک وزن باشم هر چند در اینچئون سبک وزن بودم. خوشبختانه آمادگی من خوب است. در قهرمانی آسیا موفق شدم رکورد ایران را جابه جا کنم و یک زمان خوب را بر جای بگذارم اما در عین ناباوری رکوردهای آسیا به یک باره تغییر و خیلی پیشرفت کرد. به رقیبهای اصلیام برای کسب سهمیه در آسیا رسیدهام و امیدوارم این روند پیشرفتم را ادامه بدهم تا با مدال خوشرنگتر سهمیه المپیک را هم بگیرم.
* اگر قرار باشد در دو نفره هم برای المپیک پارو بزنی، ترکیب تیم چه تغییری میکند؟
مهسا جاور: هنوز هیچ چیز مشخص نیست. در حال حاضر 6 نفر در اردو هستیم و ماه آینده یک تست برگزار میشود و بعد از آن 4 نفر در اردو میمانند. بستگی به این دارد که قایقرانان باقی مانده سبک وزن باشند یا سنگین وزن. در ضمن ترکیب اصلی اعزامی یک ماه مانده به آغاز رقابتها مشخص میشود و بعد کادر فنی تصمیم لازم را میگیرد.
*با توجه به نتایجی که قایقرانان آبهای آرام کسب کردند، فشار روی ملیپوشان روئینگ بسیار زیاد است.
مهسا جاور: آبهای آرام ما هیچ سهمیهای نگرفت و با وضعیتی که پیش آمده متاسفانه فقط روئینگ شانس کسب سهمیه دارد. امیدوارم روئینگ بتواند سهمیه المپیک را بگیرد.
*علت ناکامی آبهای آرام را چه چیزی میدانید؟ این امکان وجود دارد که در روئینگ هم این نتایج تکرار شود؟
مهسا جاور: ورزشکاران آبهای آرام برای تمرین کردن نسبت به روئینگ کار آسانتری دارند چون یک پیست استاندارد در ایران دارند و شرایط آنها در پیست آزادی مناسب است. درست است که تعلیق و فشار روی همه قایقرانی بود چرا که اردوها یکی در میان برگزار میشد و وضعیت فدراسیون خیلی بد بود ولی آنها حداقل یک پیست استاندارد داشتند. ما روئینگیها هنوز هم یک پیست استاندارد نداریم. یعنی تمرین اصلی خودمان را هیچ گاه نمیتوانیم در ایران انجام بدهیم و حتما باید یک اردوی برون مرزی برای ما گذاشته شود و یا اینکه در سدهای اطراف شهر تمرین کنیم که قطعا برای خانمها خیلی دشوار است. برخی مواقع به مکانهایی میرویم که اصلا اطرافمان هیچ چیز وجود ندارد. در اکثر سدهای ما امکانات زیادی وجود ندارد و فقط خودت هستی و خودت و یک سد.
*شرایط فعلی روئینگ ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهسا جاور: خوشبختانه بچههای روئینگ به اردوهای برون مرزی خوبی اعزام شدند. با این اردوهای برون مرزی که برای ما تدارک دیده شده شرایط خیلی بهتر شده است که نتایج ما در آسیا هم این موضوع را نشان داد. همان طور که گفتم رکوردهای مسابقههای قهرمانی آسیا به یکباره پیشرفت کرد و من با 7:49 برنز گرفتم. همه کشورها سرمایهگذاری مناسبی روی قایقرانی انجام میدهند و اندونزی که هیچ گاه در روئینگ مدال نمیگرفت امسال موفق شد مدالهای زیادی را کسب کند چرا که برنامهریزی خیلی خوبی داشت.
من اگر با یک دختر عادی ازدواج میکردم نمیتوانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقهها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم میشد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر میکنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمیدانند که باید روزی 7 ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.
*آقای سیفی قبل از اعزام به مسابقههای قهرمانی جهان همه عقیده داشتند این بهترین ترکیب تیم ملی ووشو است اما باز هم همان 3 مدال طلا به دست آمد. چه زمانی میتوانیم چین را بگیریم؟
محسن محمد سیفی: با این وضعیت خیلی سخت است که به چینی ها برسیم و نمیتوانیم در چنین شرایطی آنها را بگیریم. واقعا در جهانی خیلی وحشتناک به این تیم باختیم. دو ملیپوش ایران با ووشوکاران چینی بازی کردند که هردو با اختلاف زیاد باختند. اصلا خوب بازی نکردند و به نظرم خیلی سخت است که به این زودی چینیها را بگیریم. مگر اینکه ووشو ایران چند سطح از وضع موجود بالاتر برود. یعنی بچههای جوان طوری تمرین کنند که از تکنیک چینیها عقب نمانیم چرا که در حال حاضر ما از لحاظ تکنیکی از چین عقب هستیم. شرایط بچهها در رقابتهای رودررو حتی نزدیک هم نبود و اختلاف فاحشی وجود داشت.
من فکر میکنم فدراسیون و دکتر علی نژاد باید تدابیری بیندیشند که ما بتوانیم به چینیها نزدیک شویم. اگر به چین نزدیک شویم یعنی میتوانیم باقی کشورها را به راحتی شکست بدهیم. این موضوع را در نظر بگیرید که مسابقههای جهانی دو سال بعد در روسیه است و سه قدرت برتر دنیا ایران، روسیه و چین حضور دارند. قطعا روسها یک تیم منسجمتری میآورند و حریف قدری میشوند. بعد از پشت سر گذاشتن روسیه باید به فکر چین باشیم. با این وضعیتی که ووشوی ایران دارد فکر میکنم که هم در کازان روسیه و هم در بازیهای آسیایی اندونزی به مشکل برمیخوریم.
امیدوارم دکتر علی نژاد کاری کند و کادر فنی تمرینهای ویژه و یا هر کاری که فکر میکنند نیاز هست را انجام بدهند تا ما بتوانیم به سطح بالاتری برسیم. یک واقعیتی است که در نهایت من و حمید قلیپور یک روز باید کنار برویم. آیا ما جایگزین داریم که دو سال بعد در مسابقههای جهانی مدال بگیرند؟ اینها جای کار زیادی دارد. دکتر علینژاد 24 ساعته در فدراسیون زحمت میکشد ولی خب واقعیت این است که ما از چینیها عقب هستیم. امیدوارم روزی بتوانیم به آنها برسیم. البته چینیها خودشان یک سری کارها را انجام میدهند. برای مثال یک تکنیک را اضافه میکنند و یا یک سری قوانین را عوض میکنند اما ابتدا روی آن کار میکنند و بعد آن را به صورت قانون میآورند و به این ترتیب آنها با آمادگی کامل و آشنا به قوانین پا به مبارزه میگذارند اما ما تا بخواهیم عادت کنیم باز هم قانون تغییر میکند.
*حضور مربی کشتی در تمرینها برای شما خوب بود و روی عملکردتان تاثیری داشت؟
محسن محمد سیفی: بد نبود اما آقای رضایی منش ریزهکاریها را به ما میگفتند و این گونه نبود که کشتی را فنی به ما یاد بدهند. چند فن مخصوص را یاد دادند. البته تاثیر خودشان را گذاشتند اما مقابل چینیها هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم. اگر در هر 5 وزن چین نماینده داشت چه اتفاقی رخ میداد؟ شاید از 5 نفر ما در بهترین حالت دو نفر موفق به کسب پیروزی میشد. ناگفته نماند که پیش از مسابقههای جهانی در رقابت بین ایران و چین همه بچهها خوب مبارزه کردند.
* اگر قوانین تغییر کند و همه کشورها بتوانند در تمام وزنها نماینده داشته باشند قطعا کار برای ما سختتر میشود.
محسن محمد سیفی:فکر نمیکنم این اتفاق رخ بدهد مخصوصا اینکه فدراسیون جهانی ووشو سهمیههای تیمها را محدود کرده که دیگر کشورها هم بتوانند مدال بگیرند. اگر قرار باشد تیمهای ایران، روسیه و چین در 11 وزن نماینده داشته باشند قطعا در 10 وزن چین طلا کسب میکند.
* با توجه به شرایط موجود آیا نیازی هست که مربی چینی برای تیم ما به کار گرفته شود یا خیر؟
محسن محمد سیفی: مربیهای ایرانی بد نیستند ولی سطحی که چینیها دارند از ما بالاتر و دو قدم از ما جلوتر هستند. نمیدانم آنها چه تمرینهایی انجام میدهند ولی بازیکنانشان در حین مسابقه اصلا کم نمیآورند و خیلی عادی هستند و آمادگی جسمانی بالایی دارند؛ علم ورزش آنها بالاست. من فکر میکنم بهتر است فدراسیون یک تعداد از مربیان را به چین بفرستد تا دورههای مربیگری را طی کنند. یک سری دورههای بدنسازی هم در اروپا برگزار میشود و قطعا حضور ایرانیها در چنین دورههایی تاثیرگذار است و مربیان بهروزتر میشوند و پییشرفت میکنند و در نهایت وضعیت ما بهتر میشود. ما در بازیهای آسیایی اندونزی کار سختی داریم و سختتر از آن دو سال بعد در جهانی کازان روسیه است. در آن رقابتها قطعا روسیه هم برای ما دردسرساز میشود چرا که میزبان است. اگر میخواهیم در این دو مسابقه هم موفق باشیم باید از همین الان شروع کنیم.
* در این مقطع نیاز به مربی چینی وجود دارد؟ اگر از چین مربی بخواهیم آیا آنها مربی خوبی به ما میدهند؟
محسن محمد سیفی: قطعا اگر فدراسیون بخواهد آنها مربی خوبی به ایران میدهند ولی این بستگی به این دارد که فدراسیون تصمیم به این کار دارد یا خیر. مربی تالو آقایان و مربیان خانمها هم خیلی خوب بودند.
* خانم جاور همان طور که در حال حاضر همه از شما توقع کسب سهمیه المپیک را دارند آیا امکانات هم به همان اندازه در اختیار شما قرار میگیرد یا خیر؟ قطعا المپیکی شدن امکانات المپیکی هم میخواهد.
مهسا جاور: اگر بگویم که امکانات خوب است دروغ گفتهام چون این گونه نیست. اگر کل امکانات قایق و پاروی قایقرانی را بخواهیم برای تیم ملی در نظر بگیریم در کل 5 عدد است و ما فقط 5 نفر خانم در اردو داریم. اگر باشگاه خیلی معمولی کشورهای دیگر را در نظر بگیریم حداقل 30 تا 40 ورزشکار روئینگ دارند. اگر از فدراسیون بپرسیم که چند Rower دارد میگوید 5 قایقران. رکسانا دهقان هم از کانادا به ایران آمده و برای کسب سهمیه المپیک برای قایقرانی ایران تمرین میکند و با او 6 نفر شدهایم. الان ما چند نفر ثابت هستیم. اگر یک روز ما روئینگ را کنار بگذاریم اوضاع به 4 سال قبل برمیگردد که ما هیچ مدالی نمیتوانستیم بگیریم و باید منتظر بمانیم تا دوباره نسل جدیدی رو شود.
متاسفانه ما پشتوانهای در روئینگ بانوان ایران نداریم. اگر یکی از ما آسیب ببیند هیچ امیدی برای کسب مدال نیست. در کل باید بگویم که امکانات نیست. امکانات ما کاملا مختصر و مفید است. نمیتوان گفت پیست آزادی بهترین پیست ایران است. وقتی تعداد زیاد میشود واقعا شرایط تمرین سخت میشود و پاروهای بچهها به هم برخورد میکند. ما از نظر امکانات واقعا ضعیف هستیم. اگر این اردوهای برون مرزی ما نبود در واقع هیچ چیزی برای بهتر شدن وجود نمی داشت.
* شرایط استعدادیابی از قایقرانان جوان ما هم خیلی مناسب نیست.
مهسا جاور: یک سال پیش به ما اعلام کردند که قرار است چهار پایگاه قایقرانی در انزلی، زنجان، ارومیه و همدان راهاندازی شود ولی هیچ قایق و پارویی نبود. وقتی قایق و پارو به تیم ملی دادند دیگر هیچ چیز باقی نماند. الان خیلی از بچههای جوانان هستند که استعدادهای خوبی دارند و ما شاهد بودیم که با یک اردو یک قایقران به آمادگی بالایی میرسد ولی چون امکانات نیست خیلی زود از اردو خط میخورند هرچند فدراسیون تمام تلاش خود را انجام میدهد که بچهها به بهترین نحو تمرین کنند اما نبود پیست و امکانات اصلی ما را دچار مشکل میکند و باعث محدودیت میشود.
* با این امکانات همه از شما توقع کسب سهمیه دارند؟
مهسا جاور: قطعا اگر به مسابقهها برویم همه انتظار دارند که سهمیه بگیریم. فکر میکنم کلیه رشتههای ایران این گونه است و همه انتظار دارند که جدا از همه مشکلات این سهمیه به دست بیاید. ما هم تلاش میکنیم که سهمیه را بگیریم ولی خب راه خیلی دشوار است.
* آقای سیفی شما از امکانات فدراسیون ووشو بگویید. آیا این امکانات در حد حرفهای هست یا خیر؟
محسن محمد سیفی: خوشبختانه شرایط ووشو از لحاظ امکانات خوب است و هیچ کاستی وجود ندارد. کل ورزش ایران به گونهای است که هیچ گاه در شرایط عالی امکاناتی نبوده است اما من فکر میکنم که در ووشو نسبت به دیگر رشتههای رزمی شرایط بهتری حاکم است و ما سالن اختصاصی و کمپ خوبی داریم. شرایط ایدهآل نیست اما خوب است چرا که در هیچ کجای ورزش ایران امکاناتی در سطح عالی وجود ندارد. هرچند حقوق ما کم است اما همان هم سر موقع پرداخت میشود و این موضوع جای خوشحالی دارد.
* مردان ورزشکار به دلیل آنکه تمام وقت خود را صرف تمرین میکنند هیچ شغل دیگری ندارند. این موضوع زمانی که شما ورزش را کنار میگذارید مشکلساز نمیشود؟
محسن محمد سیفی: بعد از بازیهای آسیایی اینچئون به مسئولان ارشد استان و بقیه مسئولان گفتم که حداقل یک شغلی به من بدهند. من اگر همین الان بخواهم از ورزش خداحافظی کنم هیچ کاری بلد نیستم. برای برخی افراد شرایط حضور در ارگانهای دولتی مهیا شده اما هنوز نوبت به من نرسیده است. پیگیر آن هستم که این شرایط برای من هم ایجاد شود و قول مساعدت نیز داده اند. زمانی که من مجرد بودم میتوانستم با نان بربری خالی هم روزم را سپری کنم اما الان نمیتوانم. اگر بخواهید زندگی را به خوبی اداره کنی حتما باید یک حقوق و شغل خوب داشته باشی. در بهترین شرایط من 5 سال دیگر میتوانم مسابقه بدهم و حتی مشخص نیست که در این مدت حتما مدال بگیرم. همین الان هم که من مدال طلای جهان را گرفتهام مشخص نیست که چه زمانی پاداش ما پرداخت میشود. من برای تمرینهایم 50 میلیون خرج میکنم و بعد پاداشی که میگیرم شاید حدود 30 میلیون باشد که باید با آن بدهیام را پرداخت کنم. امیدوارم مسئولان به ورزشکاران بها بدهند و برای کسانی که مدالهای بازیهای آسیایی، جهانی و المپیک دارند شغلی در نظر بگیرند تا خیالشان راحت باشد که بعد از دوره قهرمانی میتوانند درآمد داشته باشند. البته مسئولان استان نسبت به من لطف دارند و پیگیر برخی مسائل هستند. زمانی هم که از مسابقههای جهانی آمدم مسئولان استان به استقبالمان آمدند و پاداشی هم به من پرداخت کردند.
نمایندگان زنجان چهار مدال در تمامی ادوار بازیهای آسیایی گرفتهاند که دو مدال توسط برادران روحانی و دو مدال توسط من گرفته شده است. برادران قهرمان کاراته حالا در زنجان کارمند اداره گاز هستند. امیدوارم شغلی داشته باشم که بتوانم همزمان با کار کردن مسابقه دهم.
پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.
*وزارت ورزش اعلام کرده است که از همسران بانوانی که بتوانند سهمیه المپیک بگیرند تقدیر میکند.
محسن محمد سیفی: پس من باید تلاش کنم که مهسا حتما سهمیه المپیک را بگیرد(باخنده). ما اسفندماه سال گذشته باهم عقد کردیم. واقعا میگویم که در این مدت یک ماه کامل کنار هم نبودیم. یا من اردو بودم یا مهسا. اگر فرصتی هم به دست آمده زمانی بود که ما 3 ماه در تهران اردو داشتیم که اوایل همان سه ماه هم مهسا همراه تیم به اردو رفت. فرصت خوبی بود تا ما بتوانیم بالاخره کنار هم باشیم(باخنده). بنابراین شرایط ما بسیار سخت است و اگر سهمیه و موفقیتی به دست میآید تلاش و سختی فراوانی پشت آن است.
* از همه مباحث فنی و ورزشی که بگذریم، بهتر است درباره نحوه آشنایی تان صحبت کنید که در نهایت منجر به ازدواج ملیپوش قایقرانی با ملی پوش ووشو ایران شد.
محسن محمد سیفی: داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو میشناسم اما هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. قبل از بازیهای آسیایی گوانگجو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد میشناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازیهای آسیایی اینچئون شروع شد. برخی از دوستان در تیم ملی قایقرانی مخصوصا محسن شادی، از او بسیار تعریف کردند و تاکید میکردند که اگر او را دوست داری حتما ازدواج کن و نگذار از دستت برود. بعد از آنکه از بازیهای آسیایی اینچئون آمدیم به خانواده گفتم و بعد از آن به خواستگاری رفتیم و خیلی زود هم جواب مثبت دادند. اصلا من را اذیت نکردند و خیلی راحت همه چیز مهیا شد. حتی گاهی اوقات مهسا جلوی خوابگاه ما میآمد و گریه میکرد.(با شوخی و خنده)
مهسا جاور (خطاب به سیفی): همه چیز خیلی راحت بود؟
محسن محمد سیفی: از شوخی که بگذریم اما من اصرار زیادی کردم و او ابتدا قبول نمیکرد. از من شناخت داشت اما شناختش خوب نبود و فکر میکرد که میخواهم او را گول بزنم. بالاخره بعد از اصرار فراوان شناخت بهتر شد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و من خیلی خوشحالم که او کنارم است. فکر می کنم اگر مهسا نبود نمیتوانستم یک شخص دیگری را به مانند او پیدا کنم. خدا را شاکرم که یک دختر خوب نصیب من شده است.
* قطعا مشکلات زیادی در ورزش حرفهای وجود دارد. زمانی که صحبت ازدواج شما با هم به میان آمد چقدر به این موضوع فکر کردید که زندگی با یک ورزشکار دشوار است؟
محسن محمد سیفی: قطعا یکی از دلایل انتخاب من ورزشکار بودن مهسا بود. اگر قرار بود که من با یک دختر عادی ازدواج کنم چه رخ میداد؟ واقعا سخت است که به یک خانوادهای که با زندگی ورزش حرفهای آشنا نیست بگویی که ماهها در اردوی تیم ملی هستی. پدر مهسا در ابتدا اصلا درباره شرایط ورزشی من سوالی نپرسید و فقط درباره اینکه بعد از پایان دوران ورزشکاریام چه کاری انجام میدهم سوال کرد چرا که خودش کاملا شرایط را درک میکرد و میدانست که چه مسیری را باید طی کنیم. من اگر با یک دختر عادی ازدواج میکردم نمیتوانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقهها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم میشد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر میکنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمیدانند که باید روزی 7 ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.
مهسا جاور: قطعا موضوع همان گونه است که محسن میگوید. رشته من نسبت به محسن اردوهای طولانیتری دارد و شاید فقط 4 یا 5 روز مرخصی داشته باشم. فکر نمیکنم کسی این موضوع را قبول کند که من 21 روز نباشم. مخصوصا در جامعه ما که اصلا انتظار نمیرود که یک خانم 21 روز تنها در اردو باشد.
*پس ازدواج با یک قهرمان سختی های خودش را هم دارد؟
محسن محمد سیفی: شاید مهمترین سختی آن این است که به دلیل حضور در اردوها گه گداری همدیگر را می بینیم. از اسفند سال گذشته که نامزد کردیم نزدیک به ده ماه گذشته اما یک ماه هم کنار هم نبودهایم. چون یا مهسا در اردو بود یا من. به طور مثال مهسا چند روز در اردو به سر می برد و سه روز استراحت دارد که در آن سه روز نیز من اردو بودم و در کل تنها یک روز در کنار هم بودیم. جالب است زمانی که اردوهای من در تهران آغاز شد خوشحال شدم که همزمان در تهران هستیم اما مهسا یک ماه با تیم به چین رفت بعد از آن نیز یک ماه در اسپانیا اردو داشتند و بعد نیز به میانه رفتند که نتوانستیم یکدیگر را ببینیم. البته از قدیم گفته اند دوری و دوستی (باخنده)
مهسا جاور: من هم با همسرم موافقم که مهمترین سختی دوری از یکدیگر است و زمان کمی همدیگر را میبینیم. اما زندگی با یک قهرمان سرشناس واقعا سخت است. حرف و حدیث هایی ایجاد می کنند که هضم کردن برخی از آنها برایم سخت است. شاید محسن مرد است و تحمل بیشتری دارد ولی برای خانم ها تحمل سخت تر است. اما باید با همه صحبت ها کنار بیاییم.
*زندگی مشترکتان را از چه زمانی آغاز خواهید کرد؟
محسن محمد سیفی: انشالله از سال بعد زندگی مشترکمان را آغاز خواهیم کرد. فکر می کنم شهریور ماه زیر یک سقف برویم.
*چطور شد که سمت قایقرانی و ووشو رفتید. خصوصا قایقرانی رشته خاصی است و به دلیل کمبود امکانات جوانان کمتر به این رشته گرایش پیدا می کنند. چون نمی توان قایق را برای تمرین هر کجا برد.
مهسا جاور: رشته قایقرانی در هر شهری امکانات تمرینی ندارد. در زنجان نیز هیچ مکان تمرینی وجود ندارد. یکی از مهمترین معیارهای این رشته قد بلند است. زمانی که من وارد روئینگ شدم این رشته یک سال بود که به ایران آمده بود. آن زمان مربی من خانم ذوالقدر در اردوی تیم ملی بودند. ما در زنجان تمرینات هوازی و استقامتی را آغاز کردیم که آن زمان به ما گفتند که برای انتخابی تیم ملی به تهران خواهیم رفت. ما خندیدم که تیم ملی کجا و ما کجا! اما می رویم شانس خود را امتحان کنیم. یک مربی خارجی آن زمان در ایران بود که از من تست وزنه و دویدن گرفت و در نهایت ما در قایق نشستیم. اولین باری که من نشستن در قایق را تجربه کردم در اردوهای تیم ملی بود. بر اساس آمادگی های فیزیکی به اردو دعوت شدیم و در اردوها با قایق تمرین کردم و تقریبا تا حالا مداوم در اردوها بودهام. در ابتدا چون با قایق تمرین نداشتم نمی دانستم چطور است. بعد از گذشت یک سال علاقه مند شدم و به قایقرانی وابستگی پیدا کردم.
محسن محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت! یکی از دوستان در نزدیک منزلمان باشگاه رزمی داشت و از من دعوت کرد، که آن زمان شروع فعالیت من در رشته رزمی بود و خوشبختانه شور و هیجان من به راه راست هدایت شد.
بعد به اطرافم دید دعوا نگاه نمی کردم و ورزشکار شدم. فعالیت در رشته های رزمی باعث می شود که انسان آرام تر شود. سال 83 به ووشو وارد شدم زیرا این رشته رقابتهای جهانی داشت و در بازیهای آسیایی نیز مهم بود. سال 84 تیم ملی یک اردو در زنجان داشت که در آن مقطع یک مربی چینی هدایت تیم ایران را بر عهده داشت. من هم به اردو دعوت شدم که مربی چینی از من خوشش آمد و خواست که در اردوی جوانان در تهران حاضر شوم. یک هفته در اردو بودم اما ترکیبشان تکمیل شده بود. سال بعد از آن به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شدم که به دلیل شکستگی از ناحیه پا نتوانستم در اردو بمانم. بعد از بهبود آسیب دیدگی به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم که در مسابقات قهرمانی آسیا برنز گرفتم. در مسابقات جهانی 2009 نقره جهان را گرفتم و از آن سال به بعد حدود شش سال است که در هر مسابقه ای شرکت کردهام به قهرمانی رسیدم.
* بسیاری از قهرمانان به طور اتفاقی ورزشکار می شوند اما هردوی شما از طریق استعداد یابی هر چند به صورت نصف و نیمه کشف شدید.
محسن محمد سیفی: اصولا استعدادیابی درست و اصولی در کشور نداریم. محسن شادی قهرمان قایقرانی که یکی از دوستان خوب من است، سر زمین در حال کشاورزی بوده است که به طور اتفاقی به او گفته اند در قایق بنشیند و پارو بزند و حالا میبینیم موفقترین قایقران ایران است. او استعداد ذاتی داشته است.
*برخی از ورزشکاران خصوصا در رشته های رزمی و کشتی از مسیر قهرمانی منحرف می شوند و چند نمونه از این ورزشکاران به سمت کار خلاف رفته اند.
محسن محمد سیفی: این به خاطر عقبهای است که داشته اند. شرایط محل زندگی و دوستانی که در کودکی داشته اند باعث شکل گیری رفتار آنها در سنین پایین شده است. وقتی از ورزش جدا می شوند اگر به گذشته خود علاقه داشته باشند دوباره به ابتدا برمیگردند. شاید در ورزش موفق نمی شوند و راه اشتباه را انتخاب می کنند. برخی رشته ها مافیایی هستند و یک عده خاص به اردو دعوت می شوند و ممکن است ورزشکاری که به اردو دعوت نشود از این سمت هم ضربه بخورد. در بازیهای آسیایی 2010 با کشتی فرنگی در یک جا بودیم که بابک قربانی در آن سال طلا گرفت اما به دلیل یک ضد و خورد آن اتفاقات برایش افتاد و در زندان خودکشی کرد. او اگر زنده بود به مدال های زیادی می رسید. محسن سیفی در همان مکان به دنیا آمده و گذشتهمان در آنجاست. امیدوارم من اینچنین نشوم(باخنده).
من در زندگی شخص و ورزشی به هر چه می خواستم رسیده ام. در بازیهای آسیایی 2002 بوسان حسین اوجاقی طلا گرفت و خدا بیامرز محمد آقایی به نقره رسید، که در آن زمان از ته دل می خواستم این اتفاق برای من هم بیفتد که خوشبختانه به تمام آرزوهای ورزشیام رسیدم.
* فیلم های رزمی روی شما تاثیری داشته است؟
محسن محمد سیفی: فیلم های رزمی نگاه می کردم اما آن باعث نشد که به سمت ووشو بیایم. از آن فیلمها بیشتر برای دعوا استفاده می کردم(باخنده).
* الگوی ورزشیتان کیست؟
زمانی که خواستم ووشو را شروع کنم خیلی دوست داشتم مثل حسین اوجاقی باشم. با او چند سال هم تیمی بودم و حالا نیز مربی تیم ملی است.
مهسا جاور: از جایی که من به طور اتفاقی به رشته قایقرانی آمدم هیچ نظری در خصوص قهرمانان این رشته نداشتم. بهترین قهرمان این رشته محسن شادی بود. انسان سعی میکند سمت بهترین ها برود. در آن زمان که من قایقرانی را شروع کردم خانم ها عباسی و فرج پور مدال آسیایی داشتند.
*اردوهای شما بیشتر در تهران است، برای آینده کجا را برای زندگی انتخاب می کنید؟
مهسا جاور: قطعا زنجان
محسن محمد سیفی: من هم زنجان. من بسیار عاطفی و وابسته خانواده هستم. آنطور که در زنجان می توانیم زندگی کنیم در تهران نمی شود. شهرستانی بودن خوب است. به لحاظ کاری و حضور خانواده هایمان در زنجان زندگی در این شهر برای ما بهتر است.
*خانم جاور از بازی های آسیایی اینچئون بگویید که یکی از عوامل آشنایی شما بود.
جاور: بازیهای آسیایی اینچئون دومین مسابقه رسمی بود که من در بخش بزرگسالان شرکت کردم. سال قبل از آن به قهرمانی آسیا رفتیم و سال قبل از آن نیز در رده جوانان بودم. در بازیهایی آسیایی قانونی گذاشتند که اگر سر خط استارت نرسم از کلیه ارنج هایی که در آنها بودم حذف می شوم. ما فقط در بخش چهار نفره سبک وزن بازیهای آسیایی شرکت کردیم که خوشبختانه برنز گرفتیم. در اینچئون مسابقه سختی بود و در حالیکه باران شدیدی می بارید در کمال ناباوری ما را به سر خط بردند. هر مسابقه هم با 20 دقیقه تاخیر آغاز شد.
* در بازیهای اینچئون پیگیر نتایج آقای سیفی بودید؟
مهسا جاور: محل اقامت من با محسن فاصله زیادی داشت. محسن شادی مثل برادر من بود و من را زن داداش صدا می کند. زمانی که بازی همسرم شروع می شد سریعا به من اطلاع می داد.
محسن محمد سیفی: من بازی فینال مهسا را از نزدیک دیدم و حسابی روحیه گرفتم.
* آقای سیفی که مسابقه می دهند با توجه به اینکه رزمی کار هستند چه حسی پیدا می کنید؟
مهسا جاور: پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.
محسن محمد سفی: من آدم آرامی هستیم و براساس تجربه هایی که دارم و تعداد دفعاتی که در رقابت ها شرکت کردهام استرس ندارم. اما زمانی که مسابقه های مهسا شروع می شود بسیار استرس دارم و استرسم به حدی است که حتی نمی توانم بخوابم.
شاید استرس مهسا بیشتر باشد چون ورزش من ضد و خورد دارد. البته اگر مهسا از قایق بیفتد کار یک سره می شود(باخنده) اما واقعا استرس نتیجه او را دارم. حداقل با مدال تمام مدت هایی که دوری هم را تحمل کردیم جبران میشود. قایقرانی رشته ای فوقالعاده سخت است. ووشو از نظر فشار بدنی و استقامتی با قایقرانی قابل قیاس نیست. هشت دقیقه با تمام وجود پارو زدن کار هر کسی نیست. مخصوصا روئینگ رشته سنگینی است. بعد از دیدن حالتی که محسن شادی بعد از مسابقه فینال داشت متوجه شدم بسیار رشته نفس گیری است.
*بعد ازدواج برخی قهرمانان ورزش را کنار می گذارند. شما برای آینده ورزشی خود بعد از شروع کردن زندگی مشترکتان چه تصمیمی دارید؟
مهسا جاور: محسن هیچ مخالفتی با ادامه دادن ورزش من ندارد. اگر با او باشد دوست دارد تا بازیهای آسیایی ادامه دهم تا با هم در این رقابتها حضور داشته باشیم. شرایط اردویی من بسیار سخت است. 21 روز در اردو هستیم و تنها سه روز مرخصی دارم. اردوهای ما از آنجایی که طولانی است دوام آوردن در آن سخت است. زندگی متاهلی مسئولیت دارد اینکه من در اردو باشم محسن در زنجان، برایم سخت است. البته من فعلا تا المپیک تصمیم دارم ادامه دهم. اگر شرایط فراهم باشد می توانم در زنجان تمرین کنم. اگر همکاری کنند می توانم ادامه دهم. اگر هم بخواهم کم تمرین کنم از رقبا عقب می مانم زیرا قایقرانی به تمرین زیادی احتیاج دارد. من از مسابقات اصلی که بر میگردیم حدود دو هفته استراحت داریم. اگر در همان دو هفته هم تمرین نکنیم عقب می مانیم. تداوم تمرین در این رشته بسیار مهم است.
*آقای سیفی آیا ممکن است در آینده یک سری شرایط ایجاد شود که دوست نداشته باشید همسرتان ورزش را ادامه دهد؟
محسن محمد سیفی: یک سری شرایط ممکن است پیش بیاید که مسابقه را ادامه ندهد اما من مشکلی با ورزش او ندارم. من در زندگی شخصی بسیار آرام هستم. در خانه شرایط بر عکس است. مهسا ووشوکار است و من قایقران! معمولا بحث ها را به شوخی می گیرم تا حل شود زیرا پارو سنگین است و تحمل ضربه آن را ندارم(باخنده).
*اصولا این ذهنیت هست که رزمی کاران انسان های خشنی باشند. آیا شما نیز در ابتدا این تصور را داشتید؟
مهسا جاور: همه ابتدا از دور این تصور را دارند. زمانی که محسن به خواستگاریام آمد، مادرم گفت که او رزمی کار است ممکن است دست بزن داشته باشد، خوب فکرت را بکن. اما واقعا آنطور که محسن گفت در خانه شرایط برعکس است. همه فکر می کنند که محسن چون رشته رزمی کار می کند خشن باشد و من که یک رشته استقامتی را دنبال می کنم آرام باشم. اما جای ما برعکس است. من فکرهایی در ابتدا در خصوص محسن می کردم، اما وقتی با او ازدواج کردم متوجه شدم که فردی بسیار آرام و خوب است.
*هر دو شما آیا دوست دارید که ورزش را تا مربی گری ادامه دهید؟
محسن محمد سیفی: قطعا به مربیگری فکر نمی کنم زیرا وقتی من مسابقه می دهم خودم هستم و استرس و مدال برای خودم است. اما وقتی مربی تیم شوی مسئولیت تمام افراد تیم با مربی است. هر اتفاق و نتیجه ای رخ دهد مربی مسئول است. استرس مربی چند برابر ورزشکار است. مربی ها هیچگاه مثل ورزشکاران مدال و پاداش نمی گیرند. به طور مثال ممکن است ورزشکاری که در المپیک مدال می گیرد دویست سکه هدیه بگیرد اما به مربی نهایت بیست سکه میدهند. فشار و استرس مربی گری با روحیات من سازگار نیست مگر اینکه در آینده به حدی به لحاظ علمی و تجربی پیشرفت کنم که بتوانم یک تیم را به خوبی آماده کنم. اگر هم مربیگری را شروع کردم با اینکه مدال زیادی کسب کردهام اما مربی بزرگسالان نمی شوم. حتما سعی می کنم از پایین ترین سطح شروع کنم و مربی تیم های پایه باشم. اما در این مقطع به مربی گری فکر نمی کنم.
مهسا جاور: دنیای مربی گری با ورزشکاری متفاوت است. یک ورزشکار نمی تواند ادعا کند که چون ورزشکار خوبی بوده پس میتواند مربی خوبی هم شود. من خودم را در حدی نمی بینم که مربی توانمندی شوم اما ممکن است در حد استعدادیابی در استانم فعالیت کنم.
*با این همه مشغله ادامه تحصیل داده اید؟
محسن محمد سیفی: مهسا دختر درسخوانی است. من را هم مجبور میکند درس بخوانم(با خنده). من تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاد تمام کرده ام و قصد دارم از بهمن ماه برای کارشناسی ارشد اقدام کنم. ورزشکار مطرحی باشی و تربیت بدنی بخوانی اساتید کنار می آیند. دانشگاه آزاد با من همکاری زیادی کرده است. قطعا کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد ادامه می دهم. من دوست ندارم بی سواد باشم و فردا اگر کسی در خصوص ورزش و تغذیه از من سوال کرد دوست دارم بتوانم پاسخگو باشم. ورزشکاران در گذشته به این اندازه ادامه تحصیل نمی دادند اما حالا شرایط تغییر کرده است.
مهسا جاور: دانشگاه من یک مشغله بزرگ برای من است. من دانشجوی تربیت بدنی در دانشگاه سراسری هستم. برای مرخصی گرفتن دچار مشکل هستم. من باید به استاد اصرار کنم که حذفم نکند تا در جلسه امتحان حضور پیدا کنم. استاد های عملی من همگی از من امتحان می گیرند. اگر از همکلاسی هایم از 20 نمره امتحان بگیرند نمره من از 16 نمره محسوب می شود چون اساتیدم معتقدند که به دلیل غیبت های زیاد در کلاس ها حق من نیست که با دانشجوهای دیگر یکسان شوم. نوع دانشگاه من نقطه مقابل همسرم هستم.
*آقای سیفی حال که تنور انتخابات مجلس داغ است و با توجه به اینکه برخی قهرمانان به سیاست ورود کرده اند، آیا شما نیز علاقهای برای پیوستن به رجل سیاسی دارید؟
من خیلی موافق سیاست نیستم. ورود به سیاست زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. من دوست دارم زندگی آرامی داشته باشم، دور از چشم همه و نمیخواهم که مردم خیلی به من توجه کنند، حتی اگر یک کارمند ساده باشم. اگر به فرض در شورای شهر یا مجلس عضو شوم دغدغه های زیادی خواهم داشت. معمولا زمانی که انتخابات شروع می شود کاندیداها برای تبلیغات سمت ما میآیند و میخواهند از من یک افساری درست کنند برای خودشان که من همیشه مخالفت کردهام و هر کسی که با من تماس گرفته گفته ام من صرفا ورزشکار و دانشجو هستم و علاقه ای به ورود به سیاست ندارم.
*سقف آرزوهایتان چیست؟
محسن محمد سیفی: امیدوارم ووشو روزی المپیکی شود که البته به حضور من در ووشو نمی رسد. قطعا ابتدا نیز تالو به المپیک وارد می شود. امیدوارم شرایط ووشو در جهان و ایران به اوج برسد. امسال برای اولین بار امتیازهای مبارزه در مسابقات جهانی مشخص بود و روی تابلو ثبت میشد که این ورود ساندا به المپیک را نیز نوید می دهد. به آرزوهای شخصی ام رسیده ام. دوست دارم تا زمانی که جسم و ذهنم اجازه می دهد مبارزه کنم و هیچگاه دوست ندارم به زور اعزام شوم. اگر روزی حس کنم این اتفاق قرار است بیفتد از دنیای قهرمانی خداحافظی می کنم. آرزویم این است که تا زمانی که هستم در بهترین شرایط باشم.
مهسا جاور: سقف آرزوی ورزشکاران، بازیهای المپیک است. امیدوارم بتوانم که سهمیه المپیک ریو را کسب کنم و به یک نتیجه خوب در المپیک برسم.
*حرف پایانی؟
از خانواده ام تشکر می کنم و همچنین از پدر و مادر مهسا که از وقتی داماد خانواده آنها شدم من را مثل پسرشان دوست دارند. برای من زحمت زیادی کشیده اند. از مهسا تشکر می کنم که شرایط را برای ورزش کردن من فراهم کرده است و از من حمایت میکند. امیدوارم سهمیه المپیک را بگیرد. اگر واقع بینانه نگاه کنیم در این مقطع مدال المپیک در قایقرانی بعید است. امیدوارم که مهسا رکوردی را ثبت کند که چند سالی بماند. انشاء الله که زندگی خوبی باهم داشته باشیم.
مهسا جاور: من ابتدا از شما تشکر می کنم که م ارا دعوت کرده اید. از محسن که همیشه حامی من بوده سپاسگزارم. او در تمام شرایط کمکم می کند. امیدوارم زندگی خوبی با هم شروع کنیم.
محسن محمد سیفی ووشوکار تیم ملی ایران با همت مثال زدنی خود تمام افتخارات ووشو را به دست آورده و مطمئنا اگر این رشته در المپیک هم حاضر بود او مدال این بازی ها را هم به دست میآورد. تمامی این افتخارات در حالی به دست آمده که شرایط برای سیفی بر وفق مراد نبوده و با سختی به این اهدافش رسیده است.
او ثابت کرد که با تلاش می توان به چیز های ارزشمندی رسید. یکی از باارزشترین خواستههایی که او به آن رسیده همسرش است. ازدواج با مهسا جاور ملیپوش قایقرانی بانوان که مدال برنز بازی های آسیایی را کسب کرد به گفته سیفی یکی از خواستههای ارزشمندی بوده که با تلاش به آن رسیده است.
زندگی دو ورزشکار در کنار هم در نگاه اول سخت به نظر برسد اما از نگاه این زوج، ورزشکار بودن یکی از مهمترین ملاکهای ازدواجشان بوده است.
محسن محمد سیفی و مهسا جاور از آشنایی خود، نحوه ازدواجشان و البته تصمیمهای آینده صحبت کردند. مهسا جاور از استرس و نگرانیاش زمان مسابقه های سیفی گفت. صحبتها، شوخیها و البته تعریفهای جاور از سیفی نشانی از یک رزمی کار خشن نداشت و ثابت کرد که حضور در یک رشته رزمی ارتباطی به اخلاق یک ورزشکار ندارد.
اشکهای سیفی بعد از مدالهای پرشمارش و البته صحبتهایش درباره وابستگی به خانواده نشان داد که سیفی خارج از سکوی مبارزه تفاوت زیادی با سیفی زمان مبارزه دارد.
داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو میشناسم. قبل از بازیهای آسیایی گوانگجو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد میشناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازیهای آسیایی اینچئون شروع شد.
گفتوگوی با این زوج ورزشکار را در زیر میخوانید:
* ابتدا از خانم جاور شروع میکنیم که برای حضور در المپیک تلاش میکند. حدود 7 ماه تا آغاز بازیهای المپیک 2016 باقی مانده است. شرایط و اردوهای تیم ملی قایقرانی برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟
مهسا جاور: در حال حاضر در اردوهای کسب سهمیه المپیک هستم و اردیبهشت سال 95 مسابقههای کسب سهمیه المپیک شروع میشود. در دوماه آینده دو اردوی برون مرزی داریم. اردوی دوم را در تهران به تازگی به پایان رساندیم. در اردوی بعدی یک مسابقه انتخابی داریم که نفرات اعزامی به اردوی هلند مشخص میشوند. این اردو اول تا آخر بهمن برگزار میشود. به احتمال فراوان یک اردو هم در کیش داریم و بعد به تهران برمیگردیم. 4 فروردین به چین میرویم و بعد از یک ماه هم راهی کره جنوبی میشویم تا در مسابقه های کسب سهمیه المپیک شرکت کنیم.
محسن محمد سیفی: در تمام طول این مدت که مهسا در اردو است، من باید تنها باشم.
*آقای سیفی شما هم مسابقههای جهانی را پشت سر گذاشتید ، رقابتها چگونه بود؟
محسن محمد سیفی: خوشبختانه رقابتهای جهانی خیلی خوب بود. برای حضور در این رقابتها حدود سه ماه اردو داشتیم. یک مسابقه جام پارس هم برگزار شد و حتی تیم ملی چین هم به ایران آمد. بعد از آن ترکیب تیم برای رقابتهای جهانی مشخص شد و خداراشکر در لیست ووشوکاران اعزامی بودم و توانستم مدال طلای جهان را هم به دست بیاوریم.
* در این رقابتها هم روند قهرمانی های شما ادامه داشت.
محسن محمد سیفی: اصلا دیگر این مدال طلا به چشم نمیآید. باید یک بار ببازم ببینم شرایط چگونه است. الان دیگر کسی این مدال را تحویل نمیگیرد و برای همه عادی شده است.
* قطعا سیفی در هر مسابقه ای که شرکت میکند از او انتظار کسب بهترین نتیجه را دارند.
محسن محمد سیفی: قطعا من باید بیشتر تلاش کنم. هر وقت از مسابقه برمیگردم مدالی که گرفتم را واقعا فراموش میکنم. از همین رقابتها هم که برگشتم پس فردای آن روزی که رسیدم تمرین کردم و اصلا استراحت آنچنانی انجام ندادم چرا که باید برای تیم پارس جنوبی در لیگ مسابقه میدادم و قطعا کسی که میخواهد در آن رقابتها مسابقه بدهد با وجود اینکه شاید از لحاظ فنی از من پایینتر باشد ولی قطعا تمام تلاش خود را انجام میدهد که من را ببرد. به همین خاطر مجبورم خوب تمرین کنم و آمادگیام را حفظ کنم تا مشکلی پیش نیاید.
* روزی میرسد که شما رکورد کسب مدالهای طلای ووشوی جهان را بشکنید؟
محسن محمد سیفی: رکورد مدالهای طلای جهان در اختیار حمیدرضا قلی پور است ولی اگر مجموع مدالها(جهانی و بازیهای آسیایی) را بخواهیم در نظر بگیریم مدالهای من بیشتر است. برای من اصلا بحث رکورد مهم نیست اما مهمترین رقابتی که در ووشو برگزار میشود بازیهای آْسیایی است که من 2 طلا دارم. من تمام تلاشم را انجام میدهم تا زمانی که هستم خوب باشم و شرایط به گونه ای نباشد که من را به زور اعزام کنند و بگویند چون این عقبه خوبی دارد به رقابتها برود. اصلا این شرایط را دوست ندارم و می خواهم تا زمانی باشم که از نظر بدنی و ذهنی بتوانم به مدال طلا برسم. قطعا آخرین بازی که مدال طلا بگیرم بعد از آن دیگر مسابقه نمی دهم یعنی با طلا خداحافظی میکنم نه اینکه ببازم و بعد بروم.
*تا چه زمانی ووشو را به صورت حرفهای ادامه میدهید؟
محسن محمد سیفی: فکر میکنم نهایتا تا بازیهای آسیایی اندونزی ادامه بدهم و بعید میدانم بعد از آن هم باشم. واقعا همین الان هم انگیزه آنچنانی ندارم ،نه اینکه سیر شده باشم اما من به هر مدالی که در ووشو وجود دارد رسیدهام. زمانی هم که شرایط اردوها کمی متفاوت میشود انگیزه ام برای ادامه کم می شود. اگر محیط کاری خوب باشد و اذیت نشوم تا بازیهای آسیایی هستم.
* این رفتارهای نا مساعد به چه دلیل است؟
محسن محمد سیفی: کسانی که در اوج هستند و مدالهای زیادی میگیرند بیشتر در چشم هستند. این موضوع تبعاتی دارد و در اردوها اذیت میشوند. آنها مجبورند یک سری مسائل را تحمل کنند چرا که بقیه بچه هایی که به اردو میآیند به این پیشکسوتان نگاه میکنند و آنها را الگو قرار میدهند. به همین خاطر اوضاع کمی سخت است مخصوصا الان که متاهل شدهام شرایط سختتر است و تحمل تنهایی را ندارم. قبلا این طور نبود و واقعا من میتوانستم 12 ماه در اردو باشم و هیچ مشکلی نبود چرا که فقط خودم بودم اما الان سخت است چرا که دلتنگ میشوم.
* بسیاری از ووشوکاران و ورزشکاران در طول دوران قهرمانی خود فراز و نشیب زیادی دارند اما شما اینگونه نبودید.
محسن محمد سیفی: قبلا هم گفتم من هر زمانی که از مسابقهای برمی گردم و مدال میگیرم خیلی زود آن مدال را فراموش میکنم. گاهی اوقات بچه ها می گویند محسن تو تازه قهرمان شدهای بازهم تمرین میکنی؟ من هم در جواب می گویم که قهرمان بودم. زمانی که از سکو پایین میآیم همه چیز تمام میشود. هیچ وقت در باد مدالهایی که کسب کردم نخوابیدهام و هربار که از مسابقه برمی گردم حس میکنم وظیفه ام سنگین تر شده است. هر مدالی که می گیرم بیشتر به چشم میآیم و خیلی ها دوست دارند که من را شکست بدهند. نه اینکه من شخص خاصی باشم اما این را دوست دارند چون می خواهند خودشان دیده شوند. در مسابقه های لیگ یک نفر دو امتیاز از من گرفت و خیلی خوشحال بود حالا این را در نظر بگیرید که روزی بتواند من را شکست بدهد. به همین خاطر می گویم که وقتی از مسابقه ها برمی گردم بلافاصله تمرین میکنم. مهسا هم از نزدیک دیده که حتی اگر در زنجان باشم روزی دو جلسه تمرین را حتما دارم و این گونه نیست که تلاشی نکنم. می خواهم همیشه خوب باشم و همین باعث میشود در زمان شروع اردوها من با 80 درصد آمادگی حاضر باشم اما دیگران با 40 یا 50 درصد آمادگی میآیند.
محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت!
*خانم جاور وضعیت شما برای کسب سهمیه المپیک چگونه است؟
مهسا جاور: در مسابقههای آسیایی که اردیبهشت برگزار میشود فقط دو سهمیه در قایق تک نفره سنگین وزن و دو نفره سبک وزن به ما تعلق میگیرد. من در حال حاضر سنگین وزن هستم و نمیخواهم در سبک وزن باشم هر چند در اینچئون سبک وزن بودم. خوشبختانه آمادگی من خوب است. در قهرمانی آسیا موفق شدم رکورد ایران را جابه جا کنم و یک زمان خوب را بر جای بگذارم اما در عین ناباوری رکوردهای آسیا به یک باره تغییر و خیلی پیشرفت کرد. به رقیبهای اصلیام برای کسب سهمیه در آسیا رسیدهام و امیدوارم این روند پیشرفتم را ادامه بدهم تا با مدال خوشرنگتر سهمیه المپیک را هم بگیرم.
* اگر قرار باشد در دو نفره هم برای المپیک پارو بزنی، ترکیب تیم چه تغییری میکند؟
مهسا جاور: هنوز هیچ چیز مشخص نیست. در حال حاضر 6 نفر در اردو هستیم و ماه آینده یک تست برگزار میشود و بعد از آن 4 نفر در اردو میمانند. بستگی به این دارد که قایقرانان باقی مانده سبک وزن باشند یا سنگین وزن. در ضمن ترکیب اصلی اعزامی یک ماه مانده به آغاز رقابتها مشخص میشود و بعد کادر فنی تصمیم لازم را میگیرد.
*با توجه به نتایجی که قایقرانان آبهای آرام کسب کردند، فشار روی ملیپوشان روئینگ بسیار زیاد است.
مهسا جاور: آبهای آرام ما هیچ سهمیهای نگرفت و با وضعیتی که پیش آمده متاسفانه فقط روئینگ شانس کسب سهمیه دارد. امیدوارم روئینگ بتواند سهمیه المپیک را بگیرد.
*علت ناکامی آبهای آرام را چه چیزی میدانید؟ این امکان وجود دارد که در روئینگ هم این نتایج تکرار شود؟
مهسا جاور: ورزشکاران آبهای آرام برای تمرین کردن نسبت به روئینگ کار آسانتری دارند چون یک پیست استاندارد در ایران دارند و شرایط آنها در پیست آزادی مناسب است. درست است که تعلیق و فشار روی همه قایقرانی بود چرا که اردوها یکی در میان برگزار میشد و وضعیت فدراسیون خیلی بد بود ولی آنها حداقل یک پیست استاندارد داشتند. ما روئینگیها هنوز هم یک پیست استاندارد نداریم. یعنی تمرین اصلی خودمان را هیچ گاه نمیتوانیم در ایران انجام بدهیم و حتما باید یک اردوی برون مرزی برای ما گذاشته شود و یا اینکه در سدهای اطراف شهر تمرین کنیم که قطعا برای خانمها خیلی دشوار است. برخی مواقع به مکانهایی میرویم که اصلا اطرافمان هیچ چیز وجود ندارد. در اکثر سدهای ما امکانات زیادی وجود ندارد و فقط خودت هستی و خودت و یک سد.
*شرایط فعلی روئینگ ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهسا جاور: خوشبختانه بچههای روئینگ به اردوهای برون مرزی خوبی اعزام شدند. با این اردوهای برون مرزی که برای ما تدارک دیده شده شرایط خیلی بهتر شده است که نتایج ما در آسیا هم این موضوع را نشان داد. همان طور که گفتم رکوردهای مسابقههای قهرمانی آسیا به یکباره پیشرفت کرد و من با 7:49 برنز گرفتم. همه کشورها سرمایهگذاری مناسبی روی قایقرانی انجام میدهند و اندونزی که هیچ گاه در روئینگ مدال نمیگرفت امسال موفق شد مدالهای زیادی را کسب کند چرا که برنامهریزی خیلی خوبی داشت.
من اگر با یک دختر عادی ازدواج میکردم نمیتوانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقهها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم میشد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر میکنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمیدانند که باید روزی 7 ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.
*آقای سیفی قبل از اعزام به مسابقههای قهرمانی جهان همه عقیده داشتند این بهترین ترکیب تیم ملی ووشو است اما باز هم همان 3 مدال طلا به دست آمد. چه زمانی میتوانیم چین را بگیریم؟
محسن محمد سیفی: با این وضعیت خیلی سخت است که به چینی ها برسیم و نمیتوانیم در چنین شرایطی آنها را بگیریم. واقعا در جهانی خیلی وحشتناک به این تیم باختیم. دو ملیپوش ایران با ووشوکاران چینی بازی کردند که هردو با اختلاف زیاد باختند. اصلا خوب بازی نکردند و به نظرم خیلی سخت است که به این زودی چینیها را بگیریم. مگر اینکه ووشو ایران چند سطح از وضع موجود بالاتر برود. یعنی بچههای جوان طوری تمرین کنند که از تکنیک چینیها عقب نمانیم چرا که در حال حاضر ما از لحاظ تکنیکی از چین عقب هستیم. شرایط بچهها در رقابتهای رودررو حتی نزدیک هم نبود و اختلاف فاحشی وجود داشت.
من فکر میکنم فدراسیون و دکتر علی نژاد باید تدابیری بیندیشند که ما بتوانیم به چینیها نزدیک شویم. اگر به چین نزدیک شویم یعنی میتوانیم باقی کشورها را به راحتی شکست بدهیم. این موضوع را در نظر بگیرید که مسابقههای جهانی دو سال بعد در روسیه است و سه قدرت برتر دنیا ایران، روسیه و چین حضور دارند. قطعا روسها یک تیم منسجمتری میآورند و حریف قدری میشوند. بعد از پشت سر گذاشتن روسیه باید به فکر چین باشیم. با این وضعیتی که ووشوی ایران دارد فکر میکنم که هم در کازان روسیه و هم در بازیهای آسیایی اندونزی به مشکل برمیخوریم.
امیدوارم دکتر علی نژاد کاری کند و کادر فنی تمرینهای ویژه و یا هر کاری که فکر میکنند نیاز هست را انجام بدهند تا ما بتوانیم به سطح بالاتری برسیم. یک واقعیتی است که در نهایت من و حمید قلیپور یک روز باید کنار برویم. آیا ما جایگزین داریم که دو سال بعد در مسابقههای جهانی مدال بگیرند؟ اینها جای کار زیادی دارد. دکتر علینژاد 24 ساعته در فدراسیون زحمت میکشد ولی خب واقعیت این است که ما از چینیها عقب هستیم. امیدوارم روزی بتوانیم به آنها برسیم. البته چینیها خودشان یک سری کارها را انجام میدهند. برای مثال یک تکنیک را اضافه میکنند و یا یک سری قوانین را عوض میکنند اما ابتدا روی آن کار میکنند و بعد آن را به صورت قانون میآورند و به این ترتیب آنها با آمادگی کامل و آشنا به قوانین پا به مبارزه میگذارند اما ما تا بخواهیم عادت کنیم باز هم قانون تغییر میکند.
*حضور مربی کشتی در تمرینها برای شما خوب بود و روی عملکردتان تاثیری داشت؟
محسن محمد سیفی: بد نبود اما آقای رضایی منش ریزهکاریها را به ما میگفتند و این گونه نبود که کشتی را فنی به ما یاد بدهند. چند فن مخصوص را یاد دادند. البته تاثیر خودشان را گذاشتند اما مقابل چینیها هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم. اگر در هر 5 وزن چین نماینده داشت چه اتفاقی رخ میداد؟ شاید از 5 نفر ما در بهترین حالت دو نفر موفق به کسب پیروزی میشد. ناگفته نماند که پیش از مسابقههای جهانی در رقابت بین ایران و چین همه بچهها خوب مبارزه کردند.
* اگر قوانین تغییر کند و همه کشورها بتوانند در تمام وزنها نماینده داشته باشند قطعا کار برای ما سختتر میشود.
محسن محمد سیفی:فکر نمیکنم این اتفاق رخ بدهد مخصوصا اینکه فدراسیون جهانی ووشو سهمیههای تیمها را محدود کرده که دیگر کشورها هم بتوانند مدال بگیرند. اگر قرار باشد تیمهای ایران، روسیه و چین در 11 وزن نماینده داشته باشند قطعا در 10 وزن چین طلا کسب میکند.
* با توجه به شرایط موجود آیا نیازی هست که مربی چینی برای تیم ما به کار گرفته شود یا خیر؟
محسن محمد سیفی: مربیهای ایرانی بد نیستند ولی سطحی که چینیها دارند از ما بالاتر و دو قدم از ما جلوتر هستند. نمیدانم آنها چه تمرینهایی انجام میدهند ولی بازیکنانشان در حین مسابقه اصلا کم نمیآورند و خیلی عادی هستند و آمادگی جسمانی بالایی دارند؛ علم ورزش آنها بالاست. من فکر میکنم بهتر است فدراسیون یک تعداد از مربیان را به چین بفرستد تا دورههای مربیگری را طی کنند. یک سری دورههای بدنسازی هم در اروپا برگزار میشود و قطعا حضور ایرانیها در چنین دورههایی تاثیرگذار است و مربیان بهروزتر میشوند و پییشرفت میکنند و در نهایت وضعیت ما بهتر میشود. ما در بازیهای آسیایی اندونزی کار سختی داریم و سختتر از آن دو سال بعد در جهانی کازان روسیه است. در آن رقابتها قطعا روسیه هم برای ما دردسرساز میشود چرا که میزبان است. اگر میخواهیم در این دو مسابقه هم موفق باشیم باید از همین الان شروع کنیم.
* در این مقطع نیاز به مربی چینی وجود دارد؟ اگر از چین مربی بخواهیم آیا آنها مربی خوبی به ما میدهند؟
محسن محمد سیفی: قطعا اگر فدراسیون بخواهد آنها مربی خوبی به ایران میدهند ولی این بستگی به این دارد که فدراسیون تصمیم به این کار دارد یا خیر. مربی تالو آقایان و مربیان خانمها هم خیلی خوب بودند.
* خانم جاور همان طور که در حال حاضر همه از شما توقع کسب سهمیه المپیک را دارند آیا امکانات هم به همان اندازه در اختیار شما قرار میگیرد یا خیر؟ قطعا المپیکی شدن امکانات المپیکی هم میخواهد.
مهسا جاور: اگر بگویم که امکانات خوب است دروغ گفتهام چون این گونه نیست. اگر کل امکانات قایق و پاروی قایقرانی را بخواهیم برای تیم ملی در نظر بگیریم در کل 5 عدد است و ما فقط 5 نفر خانم در اردو داریم. اگر باشگاه خیلی معمولی کشورهای دیگر را در نظر بگیریم حداقل 30 تا 40 ورزشکار روئینگ دارند. اگر از فدراسیون بپرسیم که چند Rower دارد میگوید 5 قایقران. رکسانا دهقان هم از کانادا به ایران آمده و برای کسب سهمیه المپیک برای قایقرانی ایران تمرین میکند و با او 6 نفر شدهایم. الان ما چند نفر ثابت هستیم. اگر یک روز ما روئینگ را کنار بگذاریم اوضاع به 4 سال قبل برمیگردد که ما هیچ مدالی نمیتوانستیم بگیریم و باید منتظر بمانیم تا دوباره نسل جدیدی رو شود.
متاسفانه ما پشتوانهای در روئینگ بانوان ایران نداریم. اگر یکی از ما آسیب ببیند هیچ امیدی برای کسب مدال نیست. در کل باید بگویم که امکانات نیست. امکانات ما کاملا مختصر و مفید است. نمیتوان گفت پیست آزادی بهترین پیست ایران است. وقتی تعداد زیاد میشود واقعا شرایط تمرین سخت میشود و پاروهای بچهها به هم برخورد میکند. ما از نظر امکانات واقعا ضعیف هستیم. اگر این اردوهای برون مرزی ما نبود در واقع هیچ چیزی برای بهتر شدن وجود نمی داشت.
* شرایط استعدادیابی از قایقرانان جوان ما هم خیلی مناسب نیست.
مهسا جاور: یک سال پیش به ما اعلام کردند که قرار است چهار پایگاه قایقرانی در انزلی، زنجان، ارومیه و همدان راهاندازی شود ولی هیچ قایق و پارویی نبود. وقتی قایق و پارو به تیم ملی دادند دیگر هیچ چیز باقی نماند. الان خیلی از بچههای جوانان هستند که استعدادهای خوبی دارند و ما شاهد بودیم که با یک اردو یک قایقران به آمادگی بالایی میرسد ولی چون امکانات نیست خیلی زود از اردو خط میخورند هرچند فدراسیون تمام تلاش خود را انجام میدهد که بچهها به بهترین نحو تمرین کنند اما نبود پیست و امکانات اصلی ما را دچار مشکل میکند و باعث محدودیت میشود.
* با این امکانات همه از شما توقع کسب سهمیه دارند؟
مهسا جاور: قطعا اگر به مسابقهها برویم همه انتظار دارند که سهمیه بگیریم. فکر میکنم کلیه رشتههای ایران این گونه است و همه انتظار دارند که جدا از همه مشکلات این سهمیه به دست بیاید. ما هم تلاش میکنیم که سهمیه را بگیریم ولی خب راه خیلی دشوار است.
* آقای سیفی شما از امکانات فدراسیون ووشو بگویید. آیا این امکانات در حد حرفهای هست یا خیر؟
محسن محمد سیفی: خوشبختانه شرایط ووشو از لحاظ امکانات خوب است و هیچ کاستی وجود ندارد. کل ورزش ایران به گونهای است که هیچ گاه در شرایط عالی امکاناتی نبوده است اما من فکر میکنم که در ووشو نسبت به دیگر رشتههای رزمی شرایط بهتری حاکم است و ما سالن اختصاصی و کمپ خوبی داریم. شرایط ایدهآل نیست اما خوب است چرا که در هیچ کجای ورزش ایران امکاناتی در سطح عالی وجود ندارد. هرچند حقوق ما کم است اما همان هم سر موقع پرداخت میشود و این موضوع جای خوشحالی دارد.
* مردان ورزشکار به دلیل آنکه تمام وقت خود را صرف تمرین میکنند هیچ شغل دیگری ندارند. این موضوع زمانی که شما ورزش را کنار میگذارید مشکلساز نمیشود؟
محسن محمد سیفی: بعد از بازیهای آسیایی اینچئون به مسئولان ارشد استان و بقیه مسئولان گفتم که حداقل یک شغلی به من بدهند. من اگر همین الان بخواهم از ورزش خداحافظی کنم هیچ کاری بلد نیستم. برای برخی افراد شرایط حضور در ارگانهای دولتی مهیا شده اما هنوز نوبت به من نرسیده است. پیگیر آن هستم که این شرایط برای من هم ایجاد شود و قول مساعدت نیز داده اند. زمانی که من مجرد بودم میتوانستم با نان بربری خالی هم روزم را سپری کنم اما الان نمیتوانم. اگر بخواهید زندگی را به خوبی اداره کنی حتما باید یک حقوق و شغل خوب داشته باشی. در بهترین شرایط من 5 سال دیگر میتوانم مسابقه بدهم و حتی مشخص نیست که در این مدت حتما مدال بگیرم. همین الان هم که من مدال طلای جهان را گرفتهام مشخص نیست که چه زمانی پاداش ما پرداخت میشود. من برای تمرینهایم 50 میلیون خرج میکنم و بعد پاداشی که میگیرم شاید حدود 30 میلیون باشد که باید با آن بدهیام را پرداخت کنم. امیدوارم مسئولان به ورزشکاران بها بدهند و برای کسانی که مدالهای بازیهای آسیایی، جهانی و المپیک دارند شغلی در نظر بگیرند تا خیالشان راحت باشد که بعد از دوره قهرمانی میتوانند درآمد داشته باشند. البته مسئولان استان نسبت به من لطف دارند و پیگیر برخی مسائل هستند. زمانی هم که از مسابقههای جهانی آمدم مسئولان استان به استقبالمان آمدند و پاداشی هم به من پرداخت کردند.
نمایندگان زنجان چهار مدال در تمامی ادوار بازیهای آسیایی گرفتهاند که دو مدال توسط برادران روحانی و دو مدال توسط من گرفته شده است. برادران قهرمان کاراته حالا در زنجان کارمند اداره گاز هستند. امیدوارم شغلی داشته باشم که بتوانم همزمان با کار کردن مسابقه دهم.
پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.
*وزارت ورزش اعلام کرده است که از همسران بانوانی که بتوانند سهمیه المپیک بگیرند تقدیر میکند.
محسن محمد سیفی: پس من باید تلاش کنم که مهسا حتما سهمیه المپیک را بگیرد(باخنده). ما اسفندماه سال گذشته باهم عقد کردیم. واقعا میگویم که در این مدت یک ماه کامل کنار هم نبودیم. یا من اردو بودم یا مهسا. اگر فرصتی هم به دست آمده زمانی بود که ما 3 ماه در تهران اردو داشتیم که اوایل همان سه ماه هم مهسا همراه تیم به اردو رفت. فرصت خوبی بود تا ما بتوانیم بالاخره کنار هم باشیم(باخنده). بنابراین شرایط ما بسیار سخت است و اگر سهمیه و موفقیتی به دست میآید تلاش و سختی فراوانی پشت آن است.
* از همه مباحث فنی و ورزشی که بگذریم، بهتر است درباره نحوه آشنایی تان صحبت کنید که در نهایت منجر به ازدواج ملیپوش قایقرانی با ملی پوش ووشو ایران شد.
محسن محمد سیفی: داستان ما بسیار طولانی است و باید از آن یک کتاب بنویسم! من مهسا را از بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو میشناسم اما هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. قبل از بازیهای آسیایی گوانگجو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آنجا دیدم و فقط در این حد میشناختم که او یک قایقران است. بعد از آن هیچ اتفاقی رخ نداد تا اینکه اردوهای آمادگی بازیهای آسیایی اینچئون شروع شد. برخی از دوستان در تیم ملی قایقرانی مخصوصا محسن شادی، از او بسیار تعریف کردند و تاکید میکردند که اگر او را دوست داری حتما ازدواج کن و نگذار از دستت برود. بعد از آنکه از بازیهای آسیایی اینچئون آمدیم به خانواده گفتم و بعد از آن به خواستگاری رفتیم و خیلی زود هم جواب مثبت دادند. اصلا من را اذیت نکردند و خیلی راحت همه چیز مهیا شد. حتی گاهی اوقات مهسا جلوی خوابگاه ما میآمد و گریه میکرد.(با شوخی و خنده)
مهسا جاور (خطاب به سیفی): همه چیز خیلی راحت بود؟
محسن محمد سیفی: از شوخی که بگذریم اما من اصرار زیادی کردم و او ابتدا قبول نمیکرد. از من شناخت داشت اما شناختش خوب نبود و فکر میکرد که میخواهم او را گول بزنم. بالاخره بعد از اصرار فراوان شناخت بهتر شد و خوشبختانه این اتفاق افتاد و من خیلی خوشحالم که او کنارم است. فکر می کنم اگر مهسا نبود نمیتوانستم یک شخص دیگری را به مانند او پیدا کنم. خدا را شاکرم که یک دختر خوب نصیب من شده است.
* قطعا مشکلات زیادی در ورزش حرفهای وجود دارد. زمانی که صحبت ازدواج شما با هم به میان آمد چقدر به این موضوع فکر کردید که زندگی با یک ورزشکار دشوار است؟
محسن محمد سیفی: قطعا یکی از دلایل انتخاب من ورزشکار بودن مهسا بود. اگر قرار بود که من با یک دختر عادی ازدواج کنم چه رخ میداد؟ واقعا سخت است که به یک خانوادهای که با زندگی ورزش حرفهای آشنا نیست بگویی که ماهها در اردوی تیم ملی هستی. پدر مهسا در ابتدا اصلا درباره شرایط ورزشی من سوالی نپرسید و فقط درباره اینکه بعد از پایان دوران ورزشکاریام چه کاری انجام میدهم سوال کرد چرا که خودش کاملا شرایط را درک میکرد و میدانست که چه مسیری را باید طی کنیم. من اگر با یک دختر عادی ازدواج میکردم نمیتوانستم تا این حد راحت به اردوها و مسابقهها بروم و حتی فشار روانی روی من بیشتر هم میشد چون کسی که ورزش نکرده انتظار دارد که شرایط بهتر باشد. خیلی از افراد عادی فکر میکنند که اردوهای تیم ملی نوعی تفریح است اما نمیدانند که باید روزی 7 ساعت تمرین کرد و فشار و استرس زیادی را پشت سر گذاشت.
مهسا جاور: قطعا موضوع همان گونه است که محسن میگوید. رشته من نسبت به محسن اردوهای طولانیتری دارد و شاید فقط 4 یا 5 روز مرخصی داشته باشم. فکر نمیکنم کسی این موضوع را قبول کند که من 21 روز نباشم. مخصوصا در جامعه ما که اصلا انتظار نمیرود که یک خانم 21 روز تنها در اردو باشد.
*پس ازدواج با یک قهرمان سختی های خودش را هم دارد؟
محسن محمد سیفی: شاید مهمترین سختی آن این است که به دلیل حضور در اردوها گه گداری همدیگر را می بینیم. از اسفند سال گذشته که نامزد کردیم نزدیک به ده ماه گذشته اما یک ماه هم کنار هم نبودهایم. چون یا مهسا در اردو بود یا من. به طور مثال مهسا چند روز در اردو به سر می برد و سه روز استراحت دارد که در آن سه روز نیز من اردو بودم و در کل تنها یک روز در کنار هم بودیم. جالب است زمانی که اردوهای من در تهران آغاز شد خوشحال شدم که همزمان در تهران هستیم اما مهسا یک ماه با تیم به چین رفت بعد از آن نیز یک ماه در اسپانیا اردو داشتند و بعد نیز به میانه رفتند که نتوانستیم یکدیگر را ببینیم. البته از قدیم گفته اند دوری و دوستی (باخنده)
مهسا جاور: من هم با همسرم موافقم که مهمترین سختی دوری از یکدیگر است و زمان کمی همدیگر را میبینیم. اما زندگی با یک قهرمان سرشناس واقعا سخت است. حرف و حدیث هایی ایجاد می کنند که هضم کردن برخی از آنها برایم سخت است. شاید محسن مرد است و تحمل بیشتری دارد ولی برای خانم ها تحمل سخت تر است. اما باید با همه صحبت ها کنار بیاییم.
*زندگی مشترکتان را از چه زمانی آغاز خواهید کرد؟
محسن محمد سیفی: انشالله از سال بعد زندگی مشترکمان را آغاز خواهیم کرد. فکر می کنم شهریور ماه زیر یک سقف برویم.
*چطور شد که سمت قایقرانی و ووشو رفتید. خصوصا قایقرانی رشته خاصی است و به دلیل کمبود امکانات جوانان کمتر به این رشته گرایش پیدا می کنند. چون نمی توان قایق را برای تمرین هر کجا برد.
مهسا جاور: رشته قایقرانی در هر شهری امکانات تمرینی ندارد. در زنجان نیز هیچ مکان تمرینی وجود ندارد. یکی از مهمترین معیارهای این رشته قد بلند است. زمانی که من وارد روئینگ شدم این رشته یک سال بود که به ایران آمده بود. آن زمان مربی من خانم ذوالقدر در اردوی تیم ملی بودند. ما در زنجان تمرینات هوازی و استقامتی را آغاز کردیم که آن زمان به ما گفتند که برای انتخابی تیم ملی به تهران خواهیم رفت. ما خندیدم که تیم ملی کجا و ما کجا! اما می رویم شانس خود را امتحان کنیم. یک مربی خارجی آن زمان در ایران بود که از من تست وزنه و دویدن گرفت و در نهایت ما در قایق نشستیم. اولین باری که من نشستن در قایق را تجربه کردم در اردوهای تیم ملی بود. بر اساس آمادگی های فیزیکی به اردو دعوت شدیم و در اردوها با قایق تمرین کردم و تقریبا تا حالا مداوم در اردوها بودهام. در ابتدا چون با قایق تمرین نداشتم نمی دانستم چطور است. بعد از گذشت یک سال علاقه مند شدم و به قایقرانی وابستگی پیدا کردم.
محسن محمد سیفی: من چون بچه پایین شهر زنجان بودم، شرایط محله مان طوری بود که بازی های ما دعوا بود! زنگ های تفریح در مدرسه یارگیری کرده و مثلا سه به سه دعوا می کردیم. در محل، کوچه ما با کوچه بالایی دعوا داشت! یکی از دوستان در نزدیک منزلمان باشگاه رزمی داشت و از من دعوت کرد، که آن زمان شروع فعالیت من در رشته رزمی بود و خوشبختانه شور و هیجان من به راه راست هدایت شد.
بعد به اطرافم دید دعوا نگاه نمی کردم و ورزشکار شدم. فعالیت در رشته های رزمی باعث می شود که انسان آرام تر شود. سال 83 به ووشو وارد شدم زیرا این رشته رقابتهای جهانی داشت و در بازیهای آسیایی نیز مهم بود. سال 84 تیم ملی یک اردو در زنجان داشت که در آن مقطع یک مربی چینی هدایت تیم ایران را بر عهده داشت. من هم به اردو دعوت شدم که مربی چینی از من خوشش آمد و خواست که در اردوی جوانان در تهران حاضر شوم. یک هفته در اردو بودم اما ترکیبشان تکمیل شده بود. سال بعد از آن به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شدم که به دلیل شکستگی از ناحیه پا نتوانستم در اردو بمانم. بعد از بهبود آسیب دیدگی به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم که در مسابقات قهرمانی آسیا برنز گرفتم. در مسابقات جهانی 2009 نقره جهان را گرفتم و از آن سال به بعد حدود شش سال است که در هر مسابقه ای شرکت کردهام به قهرمانی رسیدم.
* بسیاری از قهرمانان به طور اتفاقی ورزشکار می شوند اما هردوی شما از طریق استعداد یابی هر چند به صورت نصف و نیمه کشف شدید.
محسن محمد سیفی: اصولا استعدادیابی درست و اصولی در کشور نداریم. محسن شادی قهرمان قایقرانی که یکی از دوستان خوب من است، سر زمین در حال کشاورزی بوده است که به طور اتفاقی به او گفته اند در قایق بنشیند و پارو بزند و حالا میبینیم موفقترین قایقران ایران است. او استعداد ذاتی داشته است.
*برخی از ورزشکاران خصوصا در رشته های رزمی و کشتی از مسیر قهرمانی منحرف می شوند و چند نمونه از این ورزشکاران به سمت کار خلاف رفته اند.
محسن محمد سیفی: این به خاطر عقبهای است که داشته اند. شرایط محل زندگی و دوستانی که در کودکی داشته اند باعث شکل گیری رفتار آنها در سنین پایین شده است. وقتی از ورزش جدا می شوند اگر به گذشته خود علاقه داشته باشند دوباره به ابتدا برمیگردند. شاید در ورزش موفق نمی شوند و راه اشتباه را انتخاب می کنند. برخی رشته ها مافیایی هستند و یک عده خاص به اردو دعوت می شوند و ممکن است ورزشکاری که به اردو دعوت نشود از این سمت هم ضربه بخورد. در بازیهای آسیایی 2010 با کشتی فرنگی در یک جا بودیم که بابک قربانی در آن سال طلا گرفت اما به دلیل یک ضد و خورد آن اتفاقات برایش افتاد و در زندان خودکشی کرد. او اگر زنده بود به مدال های زیادی می رسید. محسن سیفی در همان مکان به دنیا آمده و گذشتهمان در آنجاست. امیدوارم من اینچنین نشوم(باخنده).
من در زندگی شخص و ورزشی به هر چه می خواستم رسیده ام. در بازیهای آسیایی 2002 بوسان حسین اوجاقی طلا گرفت و خدا بیامرز محمد آقایی به نقره رسید، که در آن زمان از ته دل می خواستم این اتفاق برای من هم بیفتد که خوشبختانه به تمام آرزوهای ورزشیام رسیدم.
* فیلم های رزمی روی شما تاثیری داشته است؟
محسن محمد سیفی: فیلم های رزمی نگاه می کردم اما آن باعث نشد که به سمت ووشو بیایم. از آن فیلمها بیشتر برای دعوا استفاده می کردم(باخنده).
* الگوی ورزشیتان کیست؟
زمانی که خواستم ووشو را شروع کنم خیلی دوست داشتم مثل حسین اوجاقی باشم. با او چند سال هم تیمی بودم و حالا نیز مربی تیم ملی است.
مهسا جاور: از جایی که من به طور اتفاقی به رشته قایقرانی آمدم هیچ نظری در خصوص قهرمانان این رشته نداشتم. بهترین قهرمان این رشته محسن شادی بود. انسان سعی میکند سمت بهترین ها برود. در آن زمان که من قایقرانی را شروع کردم خانم ها عباسی و فرج پور مدال آسیایی داشتند.
*اردوهای شما بیشتر در تهران است، برای آینده کجا را برای زندگی انتخاب می کنید؟
مهسا جاور: قطعا زنجان
محسن محمد سیفی: من هم زنجان. من بسیار عاطفی و وابسته خانواده هستم. آنطور که در زنجان می توانیم زندگی کنیم در تهران نمی شود. شهرستانی بودن خوب است. به لحاظ کاری و حضور خانواده هایمان در زنجان زندگی در این شهر برای ما بهتر است.
*خانم جاور از بازی های آسیایی اینچئون بگویید که یکی از عوامل آشنایی شما بود.
جاور: بازیهای آسیایی اینچئون دومین مسابقه رسمی بود که من در بخش بزرگسالان شرکت کردم. سال قبل از آن به قهرمانی آسیا رفتیم و سال قبل از آن نیز در رده جوانان بودم. در بازیهایی آسیایی قانونی گذاشتند که اگر سر خط استارت نرسم از کلیه ارنج هایی که در آنها بودم حذف می شوم. ما فقط در بخش چهار نفره سبک وزن بازیهای آسیایی شرکت کردیم که خوشبختانه برنز گرفتیم. در اینچئون مسابقه سختی بود و در حالیکه باران شدیدی می بارید در کمال ناباوری ما را به سر خط بردند. هر مسابقه هم با 20 دقیقه تاخیر آغاز شد.
* در بازیهای اینچئون پیگیر نتایج آقای سیفی بودید؟
مهسا جاور: محل اقامت من با محسن فاصله زیادی داشت. محسن شادی مثل برادر من بود و من را زن داداش صدا می کند. زمانی که بازی همسرم شروع می شد سریعا به من اطلاع می داد.
محسن محمد سیفی: من بازی فینال مهسا را از نزدیک دیدم و حسابی روحیه گرفتم.
* آقای سیفی که مسابقه می دهند با توجه به اینکه رزمی کار هستند چه حسی پیدا می کنید؟
مهسا جاور: پر استرس ترین لحظات من زمانی است که بازی محسن را نگاه می کنم. در زمان مبارزه های او استرسم بیشتر از مسابقات خودم است. من مسابقه محسن را نمی توانم از استرس نگاه کنم و تماشای مسابقات بسیار سخت است.
محسن محمد سفی: من آدم آرامی هستیم و براساس تجربه هایی که دارم و تعداد دفعاتی که در رقابت ها شرکت کردهام استرس ندارم. اما زمانی که مسابقه های مهسا شروع می شود بسیار استرس دارم و استرسم به حدی است که حتی نمی توانم بخوابم.
شاید استرس مهسا بیشتر باشد چون ورزش من ضد و خورد دارد. البته اگر مهسا از قایق بیفتد کار یک سره می شود(باخنده) اما واقعا استرس نتیجه او را دارم. حداقل با مدال تمام مدت هایی که دوری هم را تحمل کردیم جبران میشود. قایقرانی رشته ای فوقالعاده سخت است. ووشو از نظر فشار بدنی و استقامتی با قایقرانی قابل قیاس نیست. هشت دقیقه با تمام وجود پارو زدن کار هر کسی نیست. مخصوصا روئینگ رشته سنگینی است. بعد از دیدن حالتی که محسن شادی بعد از مسابقه فینال داشت متوجه شدم بسیار رشته نفس گیری است.
*بعد ازدواج برخی قهرمانان ورزش را کنار می گذارند. شما برای آینده ورزشی خود بعد از شروع کردن زندگی مشترکتان چه تصمیمی دارید؟
مهسا جاور: محسن هیچ مخالفتی با ادامه دادن ورزش من ندارد. اگر با او باشد دوست دارد تا بازیهای آسیایی ادامه دهم تا با هم در این رقابتها حضور داشته باشیم. شرایط اردویی من بسیار سخت است. 21 روز در اردو هستیم و تنها سه روز مرخصی دارم. اردوهای ما از آنجایی که طولانی است دوام آوردن در آن سخت است. زندگی متاهلی مسئولیت دارد اینکه من در اردو باشم محسن در زنجان، برایم سخت است. البته من فعلا تا المپیک تصمیم دارم ادامه دهم. اگر شرایط فراهم باشد می توانم در زنجان تمرین کنم. اگر همکاری کنند می توانم ادامه دهم. اگر هم بخواهم کم تمرین کنم از رقبا عقب می مانم زیرا قایقرانی به تمرین زیادی احتیاج دارد. من از مسابقات اصلی که بر میگردیم حدود دو هفته استراحت داریم. اگر در همان دو هفته هم تمرین نکنیم عقب می مانیم. تداوم تمرین در این رشته بسیار مهم است.
*آقای سیفی آیا ممکن است در آینده یک سری شرایط ایجاد شود که دوست نداشته باشید همسرتان ورزش را ادامه دهد؟
محسن محمد سیفی: یک سری شرایط ممکن است پیش بیاید که مسابقه را ادامه ندهد اما من مشکلی با ورزش او ندارم. من در زندگی شخصی بسیار آرام هستم. در خانه شرایط بر عکس است. مهسا ووشوکار است و من قایقران! معمولا بحث ها را به شوخی می گیرم تا حل شود زیرا پارو سنگین است و تحمل ضربه آن را ندارم(باخنده).
*اصولا این ذهنیت هست که رزمی کاران انسان های خشنی باشند. آیا شما نیز در ابتدا این تصور را داشتید؟
مهسا جاور: همه ابتدا از دور این تصور را دارند. زمانی که محسن به خواستگاریام آمد، مادرم گفت که او رزمی کار است ممکن است دست بزن داشته باشد، خوب فکرت را بکن. اما واقعا آنطور که محسن گفت در خانه شرایط برعکس است. همه فکر می کنند که محسن چون رشته رزمی کار می کند خشن باشد و من که یک رشته استقامتی را دنبال می کنم آرام باشم. اما جای ما برعکس است. من فکرهایی در ابتدا در خصوص محسن می کردم، اما وقتی با او ازدواج کردم متوجه شدم که فردی بسیار آرام و خوب است.
*هر دو شما آیا دوست دارید که ورزش را تا مربی گری ادامه دهید؟
محسن محمد سیفی: قطعا به مربیگری فکر نمی کنم زیرا وقتی من مسابقه می دهم خودم هستم و استرس و مدال برای خودم است. اما وقتی مربی تیم شوی مسئولیت تمام افراد تیم با مربی است. هر اتفاق و نتیجه ای رخ دهد مربی مسئول است. استرس مربی چند برابر ورزشکار است. مربی ها هیچگاه مثل ورزشکاران مدال و پاداش نمی گیرند. به طور مثال ممکن است ورزشکاری که در المپیک مدال می گیرد دویست سکه هدیه بگیرد اما به مربی نهایت بیست سکه میدهند. فشار و استرس مربی گری با روحیات من سازگار نیست مگر اینکه در آینده به حدی به لحاظ علمی و تجربی پیشرفت کنم که بتوانم یک تیم را به خوبی آماده کنم. اگر هم مربیگری را شروع کردم با اینکه مدال زیادی کسب کردهام اما مربی بزرگسالان نمی شوم. حتما سعی می کنم از پایین ترین سطح شروع کنم و مربی تیم های پایه باشم. اما در این مقطع به مربی گری فکر نمی کنم.
مهسا جاور: دنیای مربی گری با ورزشکاری متفاوت است. یک ورزشکار نمی تواند ادعا کند که چون ورزشکار خوبی بوده پس میتواند مربی خوبی هم شود. من خودم را در حدی نمی بینم که مربی توانمندی شوم اما ممکن است در حد استعدادیابی در استانم فعالیت کنم.
*با این همه مشغله ادامه تحصیل داده اید؟
محسن محمد سیفی: مهسا دختر درسخوانی است. من را هم مجبور میکند درس بخوانم(با خنده). من تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی در دانشگاه آزاد تمام کرده ام و قصد دارم از بهمن ماه برای کارشناسی ارشد اقدام کنم. ورزشکار مطرحی باشی و تربیت بدنی بخوانی اساتید کنار می آیند. دانشگاه آزاد با من همکاری زیادی کرده است. قطعا کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد ادامه می دهم. من دوست ندارم بی سواد باشم و فردا اگر کسی در خصوص ورزش و تغذیه از من سوال کرد دوست دارم بتوانم پاسخگو باشم. ورزشکاران در گذشته به این اندازه ادامه تحصیل نمی دادند اما حالا شرایط تغییر کرده است.
مهسا جاور: دانشگاه من یک مشغله بزرگ برای من است. من دانشجوی تربیت بدنی در دانشگاه سراسری هستم. برای مرخصی گرفتن دچار مشکل هستم. من باید به استاد اصرار کنم که حذفم نکند تا در جلسه امتحان حضور پیدا کنم. استاد های عملی من همگی از من امتحان می گیرند. اگر از همکلاسی هایم از 20 نمره امتحان بگیرند نمره من از 16 نمره محسوب می شود چون اساتیدم معتقدند که به دلیل غیبت های زیاد در کلاس ها حق من نیست که با دانشجوهای دیگر یکسان شوم. نوع دانشگاه من نقطه مقابل همسرم هستم.
*آقای سیفی حال که تنور انتخابات مجلس داغ است و با توجه به اینکه برخی قهرمانان به سیاست ورود کرده اند، آیا شما نیز علاقهای برای پیوستن به رجل سیاسی دارید؟
من خیلی موافق سیاست نیستم. ورود به سیاست زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. من دوست دارم زندگی آرامی داشته باشم، دور از چشم همه و نمیخواهم که مردم خیلی به من توجه کنند، حتی اگر یک کارمند ساده باشم. اگر به فرض در شورای شهر یا مجلس عضو شوم دغدغه های زیادی خواهم داشت. معمولا زمانی که انتخابات شروع می شود کاندیداها برای تبلیغات سمت ما میآیند و میخواهند از من یک افساری درست کنند برای خودشان که من همیشه مخالفت کردهام و هر کسی که با من تماس گرفته گفته ام من صرفا ورزشکار و دانشجو هستم و علاقه ای به ورود به سیاست ندارم.
*سقف آرزوهایتان چیست؟
محسن محمد سیفی: امیدوارم ووشو روزی المپیکی شود که البته به حضور من در ووشو نمی رسد. قطعا ابتدا نیز تالو به المپیک وارد می شود. امیدوارم شرایط ووشو در جهان و ایران به اوج برسد. امسال برای اولین بار امتیازهای مبارزه در مسابقات جهانی مشخص بود و روی تابلو ثبت میشد که این ورود ساندا به المپیک را نیز نوید می دهد. به آرزوهای شخصی ام رسیده ام. دوست دارم تا زمانی که جسم و ذهنم اجازه می دهد مبارزه کنم و هیچگاه دوست ندارم به زور اعزام شوم. اگر روزی حس کنم این اتفاق قرار است بیفتد از دنیای قهرمانی خداحافظی می کنم. آرزویم این است که تا زمانی که هستم در بهترین شرایط باشم.
مهسا جاور: سقف آرزوی ورزشکاران، بازیهای المپیک است. امیدوارم بتوانم که سهمیه المپیک ریو را کسب کنم و به یک نتیجه خوب در المپیک برسم.
*حرف پایانی؟
از خانواده ام تشکر می کنم و همچنین از پدر و مادر مهسا که از وقتی داماد خانواده آنها شدم من را مثل پسرشان دوست دارند. برای من زحمت زیادی کشیده اند. از مهسا تشکر می کنم که شرایط را برای ورزش کردن من فراهم کرده است و از من حمایت میکند. امیدوارم سهمیه المپیک را بگیرد. اگر واقع بینانه نگاه کنیم در این مقطع مدال المپیک در قایقرانی بعید است. امیدوارم که مهسا رکوردی را ثبت کند که چند سالی بماند. انشاء الله که زندگی خوبی باهم داشته باشیم.
مهسا جاور: من ابتدا از شما تشکر می کنم که م ارا دعوت کرده اید. از محسن که همیشه حامی من بوده سپاسگزارم. او در تمام شرایط کمکم می کند. امیدوارم زندگی خوبی با هم شروع کنیم.